کد مطلب:39174
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:43
وحي چيست؟
اصل وحي چنانكه راغب در كتاب مفردات مي گويد اشاره سريع است خواه با كلام رمزي باشد يا صداي خالي از تركيب كلامي و يا اشاره با اعضاء ( با چشم و دست و سر) و يا نوشتن.
از اين تعبيرات به خوبي استفاده مي شود كه در وحي اشاره از يك سو و سرعت از سوي ديگر نهفته شده و به همين دليل براي ارتباط مرموز و سريع انبياء با عالم غيب و ذات پاك پروردگار اين كلمه استخدام شده است.(1)
اما درباره اينكه حقيقت وحي چيست، بدون شك ما نمي توانيم از رابطه وحي و حقيقت آن اطلاع زيادي پيدا كنيم... تنها مطلبي كه براي ما در اينجا معقول و قابل طرح است اصل وجود يا امكان چنين ارتباط مرموزي است. ما مي گوييم هيچ دليل عقلي كه امكان چنين امري را نفي كند وجود ندارد بلكه بر عكس ما ارتباطهاي مرموزي را در جهان خود مي بينيم كه از تفسير آن عاجزيم و اين ارتباطها نشان مي دهد كه مافوق حواس و ارتباطهاي ما نيزدرك و ديدهاي ديگري وجود دارد.
بد نيست با ذكر مثالي اين موضوع را روشنتر سازيم.
فرض كنيد ما در ميان شهر كوران (البته كوران مادرزاد) با دو چشم بينا زندگي مي كنيم، تمام اهل شهر چهار حسي هستند... تنها ما هستيم كه آدم پنج حسي مي باشيم، پيوسته با چشم خود حوادث زيادي را در آن شهر مي بينيم و به اهل شهر خبر مي دهيم، اما آنها تعجب مي كنند كه اين حس مرموز پنجم چيست كه دايره فعاليتش اينگونه وسيع و گسترده است؟ و هر قدر بخواهيم درباره حس بينايي و عملكرد آن براي آنها بحث كنيم بي فايده است جز شبح مبهمي در ذهن آنها چيزي نمي آيد، از يكسو نميتوانند منكر آن شوند، چون آثار گوناگونش را مييابند و حس مي كنند، و از سوي ديگر نمي توانند حقيقت بينايي را دريابند، چون در تمام عمر خود حتي يك لحظه بينا نبوده اند. نمي گوييم وحي حس ششم است، بلكه مي گوييم يك نوع درك و ارتباط با عالم غيبت و ذات پاك خداوند است كه چون ما فاقد آن هستيم حقيقت آن را درك نمي كنيم، هر چند از طريق آثار به وجودش ايمان داريم.
ما همين اندازه مي بينيم مرداني بزرگ با دعوتي كه محتواي آن مافوق افكار بشر است به سوي انسانها مي آيند و آنها را به خداوند و آيين لهي دعوت مي كنند، و معجزات و خارق عاداتي كه آن نيز فوق طاقت بشر است، با خود دارند كه ارتباطشان را با عالم غيب روشن مي ساازد، آثار نمايان است اما حقيقت امر مخفي.(2)البته ما بسياري از اسرار طبيعت را كشف نكرده ايم، ما حتي در عالم حيوانات پديده هاي مرموزي را مي بينيم كه از تفسير آن عاجزيم، اما اين باعث نمي شود كه اين مسايل را نپذيرفته و نفي كنيم. بنابراين اگر چه درك حقيقت وحي براي ما مشكل است اما با دلايل زيادي كه در اين زمينه هست آن را نفي نمي كنيم بلكه به آن اعتماد و باور داريم.
در واقع، چون حقانيّت بعضي امور را مثل نظم موجود در جهان را باور كرده ايم و در آن هيچ شكي نداريم، وجود ناظم يعني خداوند عظيم را هم باور كرده ايم و چون عقلاً به ضرورت وجود ارتباط بين خداوند و موجودات پي برده ايم، وجود يك رابطه كه ما را با فرامين الهي مرتبط كند را نيز باور كرده ايم، و از همين باب راستگو بودن را براي اين وجود رابطه (پيامبر) لازم مي دانيم و مي دانيم كه لازمه راستگوبودن پيامبر اين است كه آنچه مي گويد كلام الهي باشد. راه رسيدن كلام الهي به گوش وجان پيامبر، همان وحي است كه توسط جبرئيل ( انجام مي گرفت.
منابع و مآخذ :
1. تفسير نمونه، جمعي از نويسندگان، ج20، ص489
همان، ص496 ـ 497
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.